در بعضی از به کار گیری گیربکسها نیاز به این است که گیربکس برگشتپذیر کامل یا برگشت ناپذیری، خود قفل و بک لش در گیربکسهای صنعتی کامل باشد. بنابراین گیربکسها را وقتی که در جهت عکس هم کار میکنند را باید مورد بررسی قرار داد. یکی از مهمترین عواملی که برگشتپذیری یاعدم آن را در یک گیربکس تعیین میکند بازده آن است که به عوامل زیر بستگی دارد.
- زاویه مارپیچ (ϒ)
- دقت درگیری
روغنکاری - سرعت لغزش دندهها روی هم
- جنس حلزون و چرخ حلزون
- صافی سطح
روشن است که در طول یرنامه ریزی و طراحی تمایل با آن است که به شرایط ایده آل و راندمان هرچه بالاتر دست یابیم ولی لازم است. به راه حلی برسیم که راندمان خوب بوده. در نسبت دورههای بالا (۱۰۰-۸۰-۷۰) شرایط برگشت ناپذیر مطلوب را از دست ندهیم. برای رسیدن به ایده آلترین راه حل که پاسخگوی نیاز به برگشت ناپذیری بیشتر و یا کمتر در موارد خاص باشد لازم است که تفاوت بین برگشت ناپذیری استاتیک و دینامیک مورد بررسی قرار گیرد.
برگشت ناپذیری استاتیک
دستیابی به حالت به سهولت انجام میگیرد. شفت خروجی را در دورههای پایین نمیتوان چرخاند. گرچه وقتی محور را مرتعش کنیبم، میتوانیم اندکی آن را بچرخانیم. شرط نظری برگشت ناپذیری استاتیک به صورت زیر است.
۰.۴-۰.۴>ηs
که η بازده استاتیک است.
البته شرط معکوس آن (یعنی شرط برگشتپذیری استاتیک) به صورت زیر خواهد بود.
۰.۵<ηs
هرچه ηs بالاتر باشد برگشتپذیری بهتر خواهد بود.
برگشت ناپذیری دینامیکی
رسیدن به این حالت مشکلتر است زیرا مستقیما به دور، بازده و ارتعاش پیوسته بار بستگی دارد. ویژگی اصلی این حالت توقف فوری محور است به هنگامی که هیچ محرکی بر روی حلزون اثر نکند. به این حالت وقتی میرسیم ۰.۵>ηd که بازده گیربکس در شرایط کار واقعی است. حالت عکس (یعنی برگشتپذیری دینامیکی) وقتی است که ۰.۵<ηd باشد.